دانشمنگِ

خستـــــــــــه

دانشمنگِ

خستـــــــــــه

75


شوهره شب دیر برمیگرده خونه ازمهمونی زنش سرش داد میزنه میگه :

اگه دو روز منو نبینی چه احساسی خواهی داشت ؟؟؟

شوهره خیلی خوشحال میگه : این خیلی عالی میشه
دوشنبه گذشت و شوهره زنش رو ندید...
سه شنبه و چهارشنبه هم گذشت...

پنجشنبه , وَرمِ چشم شوهره کمی بهتر شد و تونست با گوشه چشمش زنش رو ببینه
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻮﺣﻮﺩﺍﺕ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺑﯽ ﺍﻥ خانوما...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد