-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 فروردینماه سال 1392 15:49
آقا ما بدبخت حقیر ، شما کوروش کبیر ما واشر ، شما ارباب حلقه ها ما طرح مسکن مهر ، شما برج العرب ما مینیمم نسبی ، شما ماکسیمم مطلق ما تکخوان گروه سرود،شما DJ ! اقا اصن ما قیژقیژ دیال آپ ، شما امواج وایرلس آقا ما باد بزن دستی شما کولر گازی نانو آقا ما پت ومت شما آیکیو سان آقا ما بخیه , شما چفیه آقا ما شب تار، شما صبح...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:32
دیشب که خوب می خوردین! این چی چیه آوردین؟ (گروه کُر بانوان در مراسم پاتختی در هنگام باز کردن کادو) خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ جاتون خالی یه شب رفتم یه کبابی، تابلو بزرگ زده بود که: "۱۰۰٪ گوسفندی" بعد از خوردن کباب فهمیدم منظورش به من بوده، که ۱۰۰٪ گوسفند بودم که اونجا رفتم!!!:| همه عــکــدمی موسیقی بغل کردن...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:32
هیچی قشنگتر از این نیست که برسی خونه ببینی برات یه دسته گل فرستادن، بدون امضا ... از خوشحالی قلبت تند تند بزنه ... این ینی یکی بیادت بوده ♥ ببریش توی خونه بذاری رو میز .... یکم که دقت کنی ... میبینی گلاش یکم پژمرده هستن :| لامصب آشغالِ همسایه بغلی بوده گذاشته دم در ما :| :/ قدیما یکی چشم میخورد واسش تخم مرغ میشکستن...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:31
رفتم گلفروشی گفتم آقا این گل طبیعیه؟ یه دختر بچه ۵ ساله ای اونجا بود گفت پــَ نَ پــَ سزارینه!! به جون خو دش من تا ۱۲ سالگی فکر میکردم بچه ها رو لک لک ها از آسمون میارن میدونی چی بدتر از 100 تا فُحشه ... ؟!؟!؟ 101 فُحش یا حتی 102 تا فُحش خــیـلـی بـده :))) داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟! گفتم بیرون !...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:31
ی بار واسم نامه رسید بعد نامه رو باز کردم و هرچی منتظر شدم مثل تو فیلما نویسنده ی نامه با صدای خودش نامه رو واسم بخونه نخوند... لحظه ی سختی بود کاخ باورهام فروریخت! :( گویا بعد از برنامه عــَکــَدِمی گوگوش متاسفانه اتفاقاتی افتاده : بهنام صفوی برای همیشه از عرصه هنر خداحافظی کرد :))) محسن یگانه اون اهنگش رو به طور کل...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:30
یه قانونی هم هست که اسمشو گذاشتم «قانون پایستگی خمیر دندان». با این مضمون که: خمیر دندون هیچوقت تموم نمیشه و هرچی فشارش بدی بازم درمیاد. تا اینکه خسته بشی و آخرش بندازیش دور!:دی ﮐﻮﺩﮎ ﺩﺭﻭﻧﻢﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺎﻣﺰﺩﯾﺸﻪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ:| ﻣﻦ ﻫﺮﭼﯽ ﺻﺒﺮﻣﯿﮑﻨﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺭﻭ ﻏﻠﺘﮏ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺸﺪ . . . ﺍﻻﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﻏﻠﺘﮏ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 15:30
یه یخچال نو خریدم ، یخچال قدیمیه رو گذاشتم دم در روش نوشتم : رایگان ! که هرکسی خواست ، ببره ... هر روز میومدم می دیدم یخچال سر جاشه ! دو سه روز گذشت دیدم اینطوریه رو یخچال نوشتم : برای فروش ، 50000 تومان ! فردا صبحش اومدم دیدم یخچال رو دزدیدن ! :))) سه تا چیز هست که هیچ وقت آدم نمیتونه فراموششون کنه … ( صبحانه، ناهار،...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 دیماه سال 1391 16:40
برای بعضی ها قلم مثل قلم موست . رنگ باشد و یک جای سفید تابلویی می سُرایند رنگین کمان . انقدر شیرین غزل می گویند که انگار در دهانت مزه می دهد . نمی خواهی قورتش بدهی می خواهی با لب و دهانت بازی کند مامان! تمام زندگی ام درد می کند دارد چه کار با خودش این مرد می کند؟! دارد مرا شبیه همان بچّه ی لجوج که تا همیشه گریه نمی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 آذرماه سال 1391 23:39
ونزوئلا: زلزله میآید. ایران ضمن همدردی با ملت فهیم ونزوئلا، برای آنها حدود دو میلیون خانهی پیشساخته و مقادیری بیسکویت و کلوچهی لاهیجان و کنسرو ارسال می کند. قرار میشود تمام مردم ایران یا یک لقمه از غذایشان را به آنها بدهند یا دولت خودش به زور یک لقمه از غذای ملت بزند و به آنها بدهد. رئیس جمهور ونزوئلا هم...
-
79
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:52
شما سر شهرام شبپره رو بگیر محکم نذار تکون بخوره اگه تونست حرف بزنه
-
78
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:51
چشمتون روز بد نبینه : یکی میگفت: چند وقت پیش تو بیمارستان بودیم که یه پسر جوونی رو با عجله آوردن تو اورژانس . از یکی از همراهاش پرسیدم که چش شده بود؟ اونم گفتش که آقا این جوون عاشق یه دختری شده بود و خیلی اینو میخواست . دختره هم اینو خیلی میخواست و قرار بود با هم ازدواج کنن . حتی قرار مدار عروسیشونم گذاشته بودن . که...
-
77
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:47
اگه به شانس منه ... پرتغال خونی ام بخورم ایدز میگیرم ...
-
76
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:45
یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه: جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟ یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره. بعد به صاحب خونه میگه: ... نه ممنون همینجا تو حال خوبه ! ... صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر میبینه میگه شما دختر فلانی هستی اسمتون چیه؟ دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟ یارو میگه:...
-
75
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:43
شوهره شب دیر برمیگرده خونه ازمهمونی زنش سرش داد میزنه میگه : اگه دو روز منو نبینی چه احساسی خواهی داشت ؟؟؟ شوهره خیلی خوشحال میگه : این خیلی عالی میشه دوشنبه گذشت و شوهره زنش رو ندید... سه شنبه و چهارشنبه هم گذشت... پنجشنبه , وَرمِ چشم شوهره کمی بهتر شد و تونست با گوشه چشمش زنش رو ببینه ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻮﺣﻮﺩﺍﺕ ﺑﯽ ﺍﻋﺼﺎﺑﯽ ﺍﻥ...
-
74
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:42
بچه خواهرم آمادگیه، اومده پیشم میگه: دایی جون؟ میگم:جونه دایی جون؟ میگه: من کی یاد میگیرم بنویسم "خَ" ؟ میگم: نمیدونم، چرا؟؟میخای چیکار؟؟؟ میگه : آخه میخام بنویسم دایی جون .... خَر است منو میگی
-
73
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:40
هیچ وقت تو زندگیتون حسرت سه چیز رو نخورین: هیکل،تیپ،قد من که دارم کجارو گرفتم؟
-
72
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:37
یارو رو میبرن جهنم :داد می زنه: کمک ...کمک... جهنم آتیش گرفته
-
71
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:33
گفته شده است در بهشت حوریان آنچنان با مومنین رفتار میکنند، که انگار نه انگار اونجا خانواده نشسته!!
-
70
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:32
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید ،، . . . ماده ای در قفس اندازید و دلم شاد کنید (غناری دکتر شریعتی)
-
69
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:31
یه رفیق داریم اسطوره ی مشکلاته ! بدشـــــــــانس ، بدهکـــــــــار ، تنـــــــها ، مشروط …! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه ! زنگ زدم بهش ، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه…
-
68
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:31
قانون صد و سی و خورده ایه نیوتون بعد از سفر به ایران:....بعد از خوردن آبگوشت جاذبه زمین به طرز وحشتناکی چند برابر میشه
-
67
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:27
به یکی می گن مار باباتو نیش زد فوت کرد، می گه: از پشت زدش؟ می گن آره، می گه مار مقصره…
-
66
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:24
زندگی متأهلی یعنی به همسرت مسیج بدی: ای عشق، خداوند نگهدار تو باشد اونوقت جواب بگیری: یه بسته قارچ، آبلیمو، مرغ ، نون !
-
65
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:23
قبل از ازدواج مرد: دیگه نمی تونم منتظر بمونم زن: می خوای از پیشت برم؟ مرد: فکرشم نکن. زن: منو دوست داری؟ مرد: البته. زن: تا حالا به من دروغ گفتی؟ مرد: نه، چرا این سوال رو می پرسی؟ زن: منو مسافرت می بری؟ مرد: مرتب. زن: منو کتک می زنی؟ مرد: به هیچ وجه. زن: می تونم بهت اعتماد کنم؟ ۲- بعد از ازدواج: همین متن رو از پایین...
-
64
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:22
نصیحت 2012: تو این اوضاع بی شوهری اگه پسرا کد پستی هم دادن باید بگیری !
-
63
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:21
به یارو میگن: شنیدم توی ظرف شستن به زنت کمک میکنی زن ذلیل! یارو میگه:خب مگه چیه؟ اونم توی رخت شستن به من کمک میکنه!
-
62
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:20
روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده اش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوّجه دو دیوار براق نقرهای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر میپرسد، این چیست ؟ پدر که تا بحال در عمرش آسانسور ندیده میگوید پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیدم، و نمیدانم . در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند...
-
61
جمعه 24 آذرماه سال 1391 18:17
دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن بعدش من لپای دختررو کشیدم گفتم اسمت چیه ؟ پسره عصبی شد گفت زهرا اسمتو بهش نگو
-
60
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 17:28
از مردم دنیا سوال جالبی پرسیده شد و هیچ کس جوابی نداد! سؤال از این قرار بود: نظر خودتان را راجع به راه حل کمبود غذا در سایر کشورها صادقانه بیان کنید؟ و جالب اینکه کسی جوابی نداد چون در آفریقا کسی نمی دانست 'غذا' یعنی چه؟ در آسیا کسی نمی دانست 'نظر' یعنی چه؟ در اروپای شرقی کسی نمی دانست 'صادقانه' یعنی چه؟ در اروپای...
-
59
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 17:27
مادر: پسرمون شام نخورده، خاک به سرم حتما معتاد شده پدر: نه بابا، حتما بیرون یه چیزی با این دخترا کوفت کرده و کسی ندانست که من هیچ وقت بادمجون دوست نداشتم!...